تیر
۲۹
۱۳۹۲

طاعون نشخواركنندگان كوچك

بنام خدا

 

طاعون نشخواركنندگان كوچك

 

 

 

مقدمه:

     طاعون نشخواركنندگان كوچك (یا ppr پی. پی. آر) بيماري ويروسي کشنده با انتشار سريع مي باشد كه در گوسفند و بز ديده ميشود. اين بيماري معمولا با شروع ناگهاني علائم ظاهري بيحال بودن٬ تب ٬ آبريزش از چشم و بيني٬ زخم دهان ٬ تنگي نفس ، سرفه٬ اسهال بدبو و مرگ مشخص ميشود. ويروس به بافتهاي لنفي و پوششی دستگاه گوارش و قسمت فوقاني دستگاه تنفسي تمايل دارد.

زماني طاعون گاوي به عنوان مهلك ترين بيماري دامي شناخته ميشد و شيوع آن باعث پايه گذاري دانشكده هاي دامپزشكي در بسياري از كشورها شد. در اين رابطه كنترل طاعون نشخوارکنندگان کوچک نيز كه داراي ارتباط نزديكي با آن است به عنوان يك ضرورت مطرح است .این بیماری مهمترين بيماري نشخواركنندگان كوچك در غرب افريقا ميباشد. سالها تصور ميشد كه طاعون نشخوارکنندگان کوچک شكلي از طاعون گاوي است كه بطور اختصاصي به گوسفند و بز سازگار شده و بيماريزايي خود را در گاو از دست داده است ولي حال ميدانيم كه ايندو ويروس کاملا” مجزا بوده ولي از لحاظ آنتي ژني بسيار نزديك هستند.

طاعون نشخواركنندگان كوچك به علت انتشار سريع ، كاهش توليد و تلفات سنگين (بخصوص در بزها) از اهميت زيادی در تجارت گوسفند و بز و توليدات آنها برخوردار است. این بیماری باعث خسارات اقتصادی سنگینی میشود و عامل مهم جلوگیری از گسترش و رشد گله های گوسفند و بز و عامل کاهش تولیدات آنها در کشورهای درگیر میباشد و کنترل آن یکی از برنامه های این کشورها در مبارزه با فقر میباشد.

 

تاريخچه:

اين بيماري اولين بار در سال1942 ميلادی در كشور ساحل عاج در غرب آفريقا شرح داده شد و سپس در كشورهاي نيجريه ، سنگال و غنا تائيد شد. سال1972 در سودان اين بيماري در بزان تاييد شد كه ابتدا به عنوان طاعون گاوي شناخته ميشد. بيماري در حال حاضر در كشورهاي قاره آفريقا، شبه جزيره عربستان، خاورميانه و هند رخ ميدهد.

در ايران سال 1373هجري شمسي بيماري در دو گله در ايلام و سپس در اردبيل، آذربايجان غربي ، آذربايجان شرقي، فارس و تهران گزارش شد و در حال حاضر به شكل وسيع در كشور گسترده شده است. تائيد تشخيص اين بيماري در استان چهارمحال بختياري سال 1377 هجري شمسي توسط مركز تشخيص سازمان دامپزشكي كشور صورت گرفت .

 

ميزبانها:

ميزبانهای طبيعی آن گوسفند و بز ميباشد و بيماري در بزان شديدتر از گوسفند است. گزارشاتي از وقوع بيماري در حيوانات وحشي متعلق به خانواده غزال  و خوک و ….. وجود دارد.به طور تجربي گوزن دم سفيد آمريكايي كاملا” حساس است . نژادهاي مختلف بز درجات متفاوتي از حساسيت و مقاومت در برابر آلودگي را نشان ميدهند. در گاو ، گاوميش، شتر و خوك عفونت بدون علامت ظاهری شكل ميگيرد و در صورت برخورد با ويروس بدون نشان دادن علائم ظاهری افزايش آنتي بادي هاي سرمي را نشان ميدهند.

حيوانات وحشي در همه گيرشناسی بيماري نقش مهمي ندارند و تاكنون هيچ نوع حيوان وحشي يا اهلي به عنوان مخزن ويروس شناخته نشده است.

اسامي ديگر بيماري پی.پی.آر. عبارتند از:

شبه طاعون گاوی در نشخوارکنندگان کوچک

طاعون بزی

طاعون گوسفند و بز

کاتا

تب نزله ای بزان و ……..

 

همه گيرشناسي:

ميزان واگيري بيماري در مناطقي كه بيماري وارد ميشود نسبتا” بالاست و حدود 50-80 درصد و تلفات در بزها تا 55- 85 درصد ميرسد. با افزايش سن تعداد گوسفند و بزان داراي مقاومت در برابر اين ويروس افزايش مي يابد.

شدت بيماري بستگي به حساسيت جمعيت دارد. سن همچنين در ابتلا به بيماري مهم مي باشد گوسفند و بزان جوان (سنين حدود4-18 ماهه) به طور شديدتري در مقايسه با بالغين مبتلا ميشوند و همچنين در بزغاله هاي زير 4 ماه بدون كسب ايمني مادري از طريق آغوز، بيماري شديد ميتواند شكل بگيرد . فقر غذائي ، استرس حمل و نقل ، وجود همزمان عفونت هاي باكتريائی و انگلي باعث افزايش شدت علائم ظاهري بيماري ميگردد. با شكل گرفتن يك جمعيت حساس همه گيري دوره اي بيماري با تلفات حدود 100% ميتواند رخ ميدهد. ايمني مادري براي مدت 4تا3 ماه محافظت كننده است. حيوانات تازه وارد و حيوانات برگشت داده شده از بازار فروش بيشترين خطر ابتلا را دارند. منبع ويروس ترشحات (ترشحات چشمي٬ بيني٬ سرفه٬ مدفوع و……) حيوان بيمار يا حيواني است كه در دوره نهفته بيماري (قبل از شروع علائم) به سر ميبرد.

اين بيماري عامل مستعد كننده مهمي براي بيماريهاي تنفسي در گوسفند و بز ميباشد و اغلب با ذات الريه و پاستورلوز قابل اشتباه است.

به كشورهاي وارد كننده نشخواركنندگان كوچك از نواحي آلوده توصيه ميگردد هرگونه علائم مرضي مشخص شده از قبيل اختلال تنفسي، ترشحات چشم ،بيني و دهاني، جراحات دهاني و اسهال را براي رد آلودگي با اين بيماري بطور كامل بررسي نمايند.

 

انتقال:

مهمترين راه انتقال عفونت از طريق تماس مستقيم بين حيوانات ميباشد و حيوان حامل در انتقال بیماری مطرح نيست. شيوع بيماري توسط حشرات مورد توجه نيست. بيشترين همه گيري ها در فصول باراني يا سرد و خشك سال رخ ميدهد.

ويروس 2 تا 3 روز پس از آلوده شدن و 1تا 2 روز قبل از ظاهر شدن علائم بيماري وارد خون شده كه باعث انتشار ويروس به طحال ، مغزاستخوان و مخاط دستگاه گوارش و تنفس ميشود.

 اين ويروس در خارج بدن بطور ضعيفي زنده ميماند و انتشار بيماري به يك منطقه جديد اغلب در اثر ورود حيوانات آلوده است. انتقال عفونت از طريق استنشاق  و يا بلع ذرات پخش شده در هوا از طريق عطسه يا سرفه حيوان آلوده ميباشد و انتقال از طريق ملتحمه چشم نيز محتمل است. در شب و در خنكي هوا ، آلودگي مي تواند تا مسافتي حدود 10 متر گسترش يابد. حيوان بيمار در دوره نهفته عفونت زا (انتقال عفونت به حیوانات سالم) ميباشد و قبل از شروع علائم ويروس در ترشحات بيني ، اشك ، بزاق و ادرار دفع ميشود. با شروع اسهال دفع از طریق مدفوع نيز رخ ميدهد و با پيشرفت بيماري افزايش دفع ويروس ديده ميشود. هرچند تماس نزديك مهم ترين راه انتقال بيماري است مواد آلوده نيز ميتوانند با آلوده كردن غذا و آب و بستر باعث انتقال بيماري گردند. اين مواد احتمالا سبب انتقال كوتاه مدت ويروس ميشوند و انتظار نميرود براي مدت طولاني در خارج از بدن ميزبان زنده بمانند. انتقال از طريق شير رخ ميدهد و تغذيه بره و بزغاله ها با شير آلوده بيماري را منتشر مي نمايد. ويروس در اسپرم و جنين وجود داشته و احتمالا از اين راه نيز منتقل ميشود. در نواحي که بيماری در آنجا بومی شده ، بيشترين دامهاي بيمار و تلف شده بيش از 4ماه (4 تا 18 ماه) سن دارند. بيماري اغلب در اثر ورود يك دام جديد آلوده به گله و يا در اثر تماس با گوسفندان و بزان ديگر در ميادين فروش دام رخ ميدهد. حيوانات بهبود يافته حامل ويروس باقي نمي مانند.

از آنجائي كه زنده ماندن ويروس در خارج از بدن ميزبان ناچيز است بيشترين احتمال آلودگي گله به بيماري از طريق وارد كردن گوسفند و بز آلوده به گله است .شيوع بيماري ارتباطي با فصل نداشته ، اما از آنجائي كه ايمني مادري تا 4 ماهگي از بين ميرود به همين علت 3 تا 4 ماه بعد از فصل زايش تعداد دامهاي حساس به اين بيماري افزايش مي يابد. اين بيماري در اثر تماس نزديك دامهاي حساس با دامهاي بيمار و يا مواد آلوده به عامل بيماري منتشر ميشود.

ظهور بيماري طاعون نشخواركنندگان كوچك ممكن است در ارتباط با عوامل ذيل باشد:

  • سابقه تردد يا تجمع گوسفندان يا بزان از سنين مختلف در يك مكان
  • ورود دامهائي جديد به گله
  • تماس با دامهاي جديد در ميادين دام و برگشت به گله
  • تغييرات آب و هوائي مثل شروع فصل بارندگي(گرم و مرطوب) و يا دوره خشك يا سرما
  • تغيير در سيستم دامپروري مثل گسترش دامداريهاي صنعتي و متراكم و افزايش تجارت دام

 

مقاومت ويروس در برابر عوامل فيزيكي و شيميائي:

اين ويروس بسيار حساس بوده و براي مدت طولاني در خارج بدن زنده نمي ماند، توسط عوامل محيطي مثل نورخورشيد،گرما و اكثر ضدعفوني كننده ها و مواد شیمیائی از بين ميرود.(مثل فنل و هيدروكسيدسديم 2% ، الكل، اتر، پاك كننده ها)

در دماي60 درجه سانتيگراد مدت يك ساعت باقي ميماند و در 50 درجه به مدت 30 دقيقه از بين ميرود و در دماي بالاي 70 درجه سانتيگراد به سرعت غيرفعال ميشود. در PH حدود 4 تا10 مقاوم است و به شرايط اسيدي و قليائي، حساس ميباشد. براي مدت طولاني در بافتهاي منجمد و سرد زنده ميماند .توسط فساد لاشه يا PH=6 در گوشت غيرفعال ميشود. ويروس در غدد لنفي از تغييرات PH بعد از مرگ محافظت شده و در دماي 4 درجه  پس  از 8 روز از غدد لنفی قابل جدا شدن است.

 

سبب شناسي:

عامل اين بيماری ويروس بوده و متعلق به جنس موربيلي ويروس ازخانواده پاراميکسوويريده ميباشد. اين خانواده ويروسهاي غشادار و چند شکلی و با وجود اين اغلب كروي ميباشد . قطر آن150-300 نانومتر كه آنرا پوشش ظريف ليپوپروتئيني فرا گرفته است كه باعث حساسيت ويروس در برابر حلالهاي چربي مي گردد. این جنس از ویروسها بسیار واگیردار و عامل تعدادی از بیماریهای مهم در انسان و حیوانات میباشند که تعدادی از آنها شامل ويروس بيماری ديستمپر سگ سانان –طاعون گاوی- ويروس سرخك انسانی – ويروس ديستمپر پستانداران دريائی

با توجه به مشخصات ژنتيكي سويه هاي مختلف ويروس آنها را در چهار گروه تقسيم بندی ميکنند که  سه گروه آفريقايي و يك گروه آسيائي مي باشند .يكي از گروههاي آفريقائي در آسيا يافت شده است.

علائم بيماري:

1.شكل تحت حاد و مزمن : اغلب در گوسفند ديده شده  و معمولا” كمتر در بز شكل مي گيرد. بيماري با تب خفيف ، ترشح بيني ، خراشهاي مخاطي كه عود كننده است و اسهال متناوب ،كه بعد از يك دوره 10 تا 14 روزه حيوان معمولا بهبود مي يابد . بيشتر درگيري ريوي ديده ميشود. در مجموع اين شكل مشابه فرم حاد بوده كه فقط ملايم تر ميباشد . دوره نهفته بيماري طولاني تر شده و بيماری اکتيمای واگير (ارف) از عواقب معمول بيماري است.

2-شكل حاد: بيماري معمولا” در بزان ديده ميشود. بعد از دوره نهفته 3 تا 4 روزه ، تب(41- 40 درجه سانتيگراد)  و ترشحات آبکی از بيني ناگهان ظاهر شده ولي با اين حال حيوان طبيعي به نظر ميرسد. چند ساعت بعد افسردگي شكل ميگيرد. خراشها در مخاطات (در قسمت فوقاني دستگاه گوارش و فوقاني دستگاه تنفس وكانال ادراري-تناسلي ) 1تا 2 روز پس از شروع تب ايجاد ميگردد. تراوش بزاق زياد بوده و حيوان زبان خود را به طور مداوم داخل و خارج ميکند.

عطسه و ترشحات آبکی بيني و چشم كه بعدا” چركي(غليظ و زرد رنگ) شده ، و با تشكيل دلمه باعث انسداد بيني و دشواري تنفس ميگردد. ترشح از چشم باعث مرطوب شدن موهاي زير چشم شده و با خشك شدن آنها سبب چسبيدن و بسته شدن پلك ها ميشود.

در طي 2-3 روز خراش ها به هم پيوسته و ايجاد ضايعات وسيع ميكند كه سپس به زخم تبديل ميشود.

از علائم ديگر : خواب آلودگي ، سيخ شدن موهاي بدن كه ظاهر پف كرده اي به دام ميدهد ، پوزه خشك ،كاهش اشتها، قرمزی ملتحمه چشم ، تشكيل دلمه در گوشه مياني چشم و گاهي التهاب ملتحمه همراه با آبریزش چرکی آن.

نقاط بافت مرده كوچك در غشاهاي مخاطي بيني ديده ميشود . لبها متورم و ترك دار شده و ظاهر پوسته پوسته ای پيدا ميكنند . التهاب دهان همراه با سلولهای مرده که با استشمام بوي تعفن معمول است . با چسبيدن نقاط بافت مرده تشكيل مواد پنيري مانند كدر در سطح غشاهاي مخاطي ميگردد، در زير سطح سلولهاي مرده جراحات سطحي قرار دارند كشيدن انگشت بر روي لثه ها و كام باعث جدا شدن تكه هائي از بافت پوششي داخل دهان در موارد شديد ميگردد. مشابه اين تغييرات ممكن است در داخل بيني ،فرج و وا‍‍ژن نيز مشاهده شود. دامهاي بيمار به علت درد هنگام باز كردن دهان مقاومت ميكنند.

معمولا 3-2 روز پس از شروع تب اسهال ظاهر ميشود. مدفوع ابتدا شل و سپس آبكي و بدبو و ممكن است حاوي رگه هاي خون و قطعات بافت مرده روده باشد در دامهائي كه اسهال يك نشاني مشهود نيست ، قرار دادن سواب داخل ركتوم ممكن است مدفوع شل را آشكار ساخته كه ممكن است خون آلود نيز باشد .

ذات الريه با علائم سرفه ، سختی تنفس و صداهاي تنفسي رخ ميدهد.تنفس سريع بوده و در موارد شديد با كشيدگي سر و گردن ، اتساع منخرين و سرفه هاي دردناك تنفس صورت ميگيرد. زخم های سطحي در فرج و غلاف آلت تناسلي و سقط جنين نيز از ديگر علائم بيماري است. کم آبی بدن با گود افتادن چشم ها ، لاغري مفرط ، سختی تنفس ، افت دمای بدن و در نهايت  مرگ  طي 10-5 روز رخ ميدهد.پيش آگهي در اين شكل بيماري معمولا ضعيف است.دامهاي ديگر پس از گذرانيدن دوره نقاهت بهبود خواهند يافت.

در هند 15 راس  بز با تزريق 2 سي سي سوسپاسيون طحال بيمار مبتلا به طاعون نشخواركنندگان كوچك

 تحت مطالعه قرار گرفته كه 13 بز(86%) بين 9-13 روز پس از تلقيح تلف شدند .علايم پرخوني دستگاه گوارش و سينوسهاي بيني،گوشتي شدن لوبهاي تحتاني- قدامي ريه ، بزرگي طحال وگاهي بزرگی غدد لنفي ديده شد.در 75 درصد موارد بيـماري ذات الریه از عواقب بیماری بود.

همه گيري در ناحيه قاسم در زمستان سال 2005 ميلادي در عربستان در بره و بزغاله نژاد نژدي رخ داد كه  علائم تب ، ريزش بزاق و اشك ، ترشحات چركي بيني، تنگی نفس و اسهال ديده شد كه بيماري در بزان شديدتر بود. واگيري حدود 20% و تلفات كمتر از 3% بود . ضايعات بافت مرده و زخم در دهان، معده و روده ، پرخوني و تورم غدد لنفي روده بند ، ذات الریه، پرخوني و بافت مردگی كليه و كبد فقط در بزان، التهاب و مرگ سلولهای دستگاه گوارش و…

3) شكل فوق حاد: دوره نهفته حدود 2 روز بوده و ترشح بيني شديد ، تب ناگهاني و بالا، افسردگي ، سختي تنفس، بي اشتهايي، و يبوست ، غشاهاي مخاطي پرخون و داراي زخم سطحی هستند.اسهال ناتوان كننده در طي 3-4 روز ديده ميشود. مرگ 4-6 روز پس از شروع علائم رخ ميدهد.

در مجموع با مشاهده تركيبي از علائم زير به بيماري مشكوك مي شويم:

•         تب ناگهاني و ترشحات از چشم، بيني و دهان

•         وجود پرخوني و زخم های سطحی يا زخم در محوطه دهاني (لثه ،زبان ، كام)

•         تورم لب ها همراه با ضايعات پيش رونده در اطراف لب كه با اكتيما قابل اشتباه است.

•         ذات الريه

•         اسهال

•         تلفات

عوارض ثانويه اين بيماري معمولا عبارتند از :

ذات الريه

برگشت بيماري هاي پنهان انگلي مثل كوكسيديوز،و….

سقط جنين دامهاي آبستن

 

يافته هاي پس از مرگ:

•     کم آبی بدن،گود افتادن چشم ها ، لاغري مفرط ، التهاب ملتحمه و دهان (شامل داخل لب پائين و لثه ها در نزديك گوشه ها و در قسمت آزاد زبان ) و نيز ضايعات روي كام سخت ، حلق و يك سوم فوقاني مري در موارد شديد ديده ميشود.

•         آغشته بودن قسمت خلفي دام به مدفوع در اثر وجود اسهال ، بسته شدن پلك ها و بيني توسط ترشحات خشك شده.

•     شكمبه ،هزارلا، نگاري به ندرت دچار ضايعه ميشوند.خطوط كوچك خونريزي و گاهي زخم سطحی در بخش ابتداي دوازدهه و انتهاي ايلئوم و بافت مردگي وسيع و گاهي زخم شديد پلاكهاي پاير.پرخوني اطراف دريچه ايلئوسكال و در اتصال سكوم به قولون و در ركتوم.خطوط پرخوني گورخري در قسمت انتهاي قولون، خراشهاي كوچك و خونريزي نقطه اي در مخاط بيني، بوقكها، حنجره و ناي

•         ذات الريه ضايعه دائمي است. احتمالا التهاب جنب و تجمع آب در حفره سينه وجود دارد.پرخوني و بزرگي طحال دیده میشود.

•         اغلب غدد لنفي دچار پرخوني ، بزرگي و ادم ميشوند.امكان التهاب فرجی-واژن همراه با زخم سطحی در آن وجود دارد.

 

پيش آگهي:

پيش آگهي بيماري معمولا ضعيف است .شدت بيماري در تك تك گله بستگي به وسعت ضايعات دهاني دارد.در مواردي كه ضايعات دهاني طي 3-2 روز برطرف شود پيش آگهي خوب است.در موارد بافت مردگي گسترده و عفونت ثانويه باكتريائي پيش آگهي ضعيف است.در در گيري تنفسي پيش آگهي معمولا ضعيف است.

تشخيص تفريقي:

اين بيماري معمولا با ساير بيماريهاي تب دار و داراي علايم مشابه بويژه در ابتداي بيماري اشتباه ميگردد.تفريق بيماري از طاعون گاوي، ذات الريه واگير بزان، زبان آبي، پاستورولوز، اكتيماي واگير، تب برفكي ،كوكسيديوز صورت گيرد. تشخيص نهائی بيماري با توجه به علايم درمانگاهي ، نمونه گيري و تشخيص آزمايشگاهي صورت ميگيرد.

پاستورولوز یک بیماری تنفسی گوسفند و بز است که در آن جراحات دهانی یا اسهال وجود ندارد و تعداد دام مبتلا و تلف شده معمولا کمتر از طاعون نشخوارکنندگان کوچک است.

ذات الریه واگیر بزان مثل طاعون نشخوارکنندگان کوچک با علائم تب، تنگی نفس و سرفه مشخص میشود اما اسهال و جراحات دهانی در آن حضور ندارد.

طاعون گاوی ابتدا در نشخوارکنندگان کوچک توصیف شد ، بطور کلی این بیماری در گوسفند و بز تنها در تماس با گاو و گاومیش مبتلا رخ میدهد.تفریق این بیماری از طاعون گاوی جهت ریشه کنی طاعون گاوی اهمیت بیشتری دارد.

بیماری تب برفکی بیشتر در گوسفند مشاهده میشود تا بز، و تشخیص از روی ظاهر جراحات ، نبود مشکل تنفسی و اسهال و وجود لنگش در اغلب موارد صورت میگیرد. در تب برفکی مرگ و میر بره ها بدون سایر علائم اغلب رخ میدهد و جراحات دهانی در هنگامی که وجود دارد معمولا خیلی کوچک و مشاهده آنها مشکل و دهان فاقد بوی بد میباشد. تب برفکی بسیار واگیردار بوده که به دلیل سرعت انتشار بالا و زیان های اقتصادی از مهم ترین بیماریهای واگیر دام شناخته شده است.تقریبا تمامی حیوانات زوج سم مبتلا شده ولی حساسیت گاو نسبت به سایرین بیشتر است.بیماری در گوسفند اغلب با علائم ظاهری خفیف همراه است، وجود تب محسوس نیست و به ندرت جراحات خفیف در حفره دهانی وجود دارد. شروع ناگهانی لنگش در تعداد زیادی از گله جلب توجه میکند.ایجاد تاول یا زخم در قسمت تاج سم ، شکاف بین دو سم یا در انتهای پاشنه باعث ایجاد لنگش میشود که در صورت عفونی شدن باعث افتادن سم میگردد.

زبان آبی نیز از بیماریهای ویروسی واگیر گوسفند و گاهی گاو است و توسط حشرات منتقل میشود.از مشخصات آن تورم دهان و بینی ، ورم روده و لنگش است.

اکتیمای واگیر بیماری عفونی و ویروسی گوسفند و بز است و بوسیله ایجاد جراحات همراه با دلمه در پوزه و لب ها مشخص میشود که جراحات اولیه معمولا در گوشه های لب ایجاد و از آنجا به پوزه و منخرین و نواحی اطراف آن کشیده میشود.

 

تشخيص آزمايشگاهي:

 نمونه گيري از موارد ذيل ميباشد:

  • سواب از ترشحات چشمي و بيني ،مخاط ركتوم و گونه ها

•         خون كامل با ماده ضد انعقاد

•         غدد لنفي بخصوص غدد لنفي روده بند و ريه

•         طحال ، روده بزرگ و ريه ها  . نمونه ها بايد در شرايط منجمد منتقل شوند.

تشخيص آزمايشگاهي بر اساس موارد ذيل ميباشد:

الف ) تشخيص عامل بيماري

1) تشخيص آنتي ژن

2) جداسازي ويروس

ب ) تست هاي سرولوژيك

 

كنترل٬ پيشگيري و درمان:

بيماري به طور موفقيت آميزي قابل كنترل است و از طريق اقدامات قرنطينه اي در واحدهاي آلوده و مجاور آن ، از بين بردن دامهاي آلوده و در تماس كنترل و ريشه كن ميشود.كنترل رخداد طاعون نشخواركنندگان كوچك اساسا به كنترل تردد(قرنطينه) به همراه استفاده از واكسيناسيون حلقه اي متمركز و ايمن سازي پيشگيرانه در جمعيت هاي در معرض خطر بالا تكيه دارد.

گاهي ايمني در دام بهبود يافته از بيماري  تا 4 سال دوام داشته است.حضور نشخواركنندگان وحشي مثل بزكوهي در نواحي آلوده يك مشكل بالقوه براي كنترل بيماري است كه برقراري برنامه كنترلي مورد نياز و برقراري برنامه مراقبت فعال و غير فعال براي شناسائي گله هاي آلوده در حداقل زمان ممكن بسيار مهم است. هشدار سريع كليد واكنش سريع براي محدود كردن كنترل و حذف سريع بيماري است.درمان اختصاصي ندارد.در برنامه كنترل و ريشه كني بيماري از درمان دامها خوداري ميشود.درمانهاي حمايتي شامل مايع درماني ، درمان ضدانگلي، ……..

استفاده از سرم خون ايمن شده توليدي توسط گاو ايمن شده برعليه طاعون گاوی ، آنتي بيوتيك با اثر گسترده براي پيشگيري از عفونت ثانويه ريوي و جداسازي حيوانات بيماركاربرد دارند.

در راستاي اجراي برنامه ريشه كني طاعون گاوي و اجتناب از بروز تداخل در مراقبت پاراكلينيكي آن از واكسن بيماري طاعون نشخواركنندگان كوچك در كانون آلوده و نواحي اطراف استفاده خواهد شد. استفاده از واكسن تا حدود يكسال در برابر بيماري طبيعي محافظت كننده است.

واكسن طاعون گاوي به طور موفقيت آميزي براي ايمني سازي عليه اين بيماري استفاده شده است.

كنترل بيماري از طريق كنترل تردد دام در گله هاي آلوده و مجاور آنها حداقل به مدت يك ماه و پاك سازي ضايعات و از بين بردن تمام لاشه ها و بقاياي آلوده بيماران٬ در صورت امكان كشتار دامهاي آلوده ٬ واكسيناسيون دامهاي حساس اطراف كانون بيماري تا شعاع حدود 10 كيلومتر پس از تائيد باليني يا آزمايشگاهي بيماري.

چون ريشه كني بيماري در جمعيت نشخواركنندگان وحشي درگير غير محتمل است ايجاد يك نوار در اطراف جمعيت گوسفند و بز از طريق واكسيناسيون حلقه اي مانع از شيوع بيماري خواهد شد.

خصوصيات كمك كننده بيماري به ريشه كني آن عبارتند از:

1.       انتشار سريع با تلفات بالا كه بزودي پس از ورود به يك مكان خود را نشان ميدهد.

2.       تشخيص راحت از روي علائم ظاهري و محدود بودن به گوسفند و بز

3.       دوره نهفته كوتاه

4.       ويروس مدت طولاني در محيط زنده نمي ماند

5.       انتقال غيرمستقيم ويروس كم اهميت است و  ايمني در دام بهبود يافته شكل ميگيرد.

6.       حامل براي ويروس عامل اين بيماري وجود ندارد

7.       تشخيص دام آلوده يا در معرض بيماري با آزمايش خون

اعمال مراقبت روي مجتمع هاي در معرض خطر مثل واحدهاي مجاور واحد آلوده و يا مزارعي كه به تازگي دام يا افرادي از واحدهاي آلوده به آنها وارد شده ميتواند متمركز گردد. اعمال مراقبت گسترده بسيار موثر خواهد بود.از افرادي مثل دامپزشكان، دامپروران، دامداران و ….بايد خواسته شود تا روي علائم بيماري توجه داشته باشند و موارد مظنون سريعا“ گزارش شود.

منابع:

1-Dinter Z.&Morein B. “virus infections of ruminants”  volume3-1990 .pp:355-361

2-Frederick A. Murphy & et. Al “veterinary virology” 3th edition-1999 .pp:411-414.

3-Radostitis O.M , Blood D.C.”Pocket companion to veterinary medicine”8th edition,1998       

4-Aiello E. Susan”The Merck Veterinary Manual”8th edition,1998

5-www.oie.int

6-Chauhan H. C.”pesti des petits ruminants virus infection in animal” Veterinary world,Vol2(4):150-155

7-مطلبي٬ عباسعلي و مشكوه ٬ محسن”طاعون نشخواركنندگان كوچك” انتشارات سازمان دامپزشكي كشور٬ چاپ اول 1380

8-دستورالعمل هاي سازمان دامپزشكي كشور

درباره نویسنده:

3 پاسخ به “طاعون نشخواركنندگان كوچك”

  1. بابک گفت:

    بسیار عالی و اموزنده بود ولی احساس میشود برای دامدار کمی تخصصی میباشد

  2. ناهیده نقی زاده گفت:

    سلام و با تشکر از مطلب مفیدتان در مورد طاعون نشخوار کنندگان کوچک. سوالی از خدمتتون داشتم. آیا این بیماری در میان دام های عشایر کوچنده ایران نیز شایع است، عشایر معمولا با چه نامی این بیماری را می شناسند و با توجه به کوچنده بودن آنها، واکسیناسیون دام انها در این مورد چگونه انجام میشود.
    چه مشکلاتی در مورد کنترل این بیماری در مورد عشایر کوچنده وجود دارد و راه حل های پیشنهادی تان چیست؟

    سپاس بیکران

  3. مهرداد صادقیان گفت:

    بسیار عالی واموزنده بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

حاصل را به عدد وارد نمایید : * Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

فهرست مطالب

آمار بازدید

رتبه سایت

دیگشنری