مرداد
۱۲
۱۳۹۲

توليد مثل گوسفند

گوسفند نژاد قره گل گونه ای از نشخوارکنندگان است که نسبت به محیط بیابانی نظیر سرخس بومی شده است غضروف بینی این نژاد پیچش و خمیدگی خاصی پیدا کرده و سبب گشته تا حیوان در محیطی که همراه با گرد وغبار و وزش بادهای موسمی است به راحتی تنفس کند. این نژاد در مواقعی که بازار برای تولید پوست مناسب است در منطقه ای چون سرخس که دامهای دیگر مقاومت کمتری دارند، تولید گوشت مطلوبی دارد.پوست بره های این گوسفندان به سبب داشتن جعد زیبا و فرهای بسیار قشنگ وزیبا برای تهیه پوشاک زینتی و گران قیمت به کار مبرود.این نژاد از نظر تولیدمثلی همانند سایر نژادهای گوسفند موجود در ایران پلی استروس فصلی است.

در این مقاله تحلیلی سعی بر ارائه روشهای تشخیص آبستنی ،مراحل زایمان وبرگشت رحم به حالت قبل از باروزی به منظور پذیرا شدن جنین بعدی توسط سیستم تولیدمثلی گوسفند است.

روشهای متعددی به منظور تشخیص بارداری گوسفند استفاد میشود که از این بین اسنفاده از روش سونوگرافی به دلیل سهولت در امر تشخیص رواج بیشتری داردو طبق تحقیقات انجام شده در ایران نیز کارایی مناسب آن تایید گردیده است(محی الدین)سایر روشها برای تشخیص آبستنی در گوسفند عبارتند از:عدم فحلی مجدد،روش Teasingواستفاده از قوچهای وازکتومی شده،بیوپسی جدار واژن در روز ۴۰آبستنی،لاپاراتومی جدار شکم در ۴هفتگی،اندازه گیری بعضی هورمونها در خون(پروژسترون در روز ۲۰پس از آبستنی)،رادیوگرافی،معاینه دستی از طریق رکتوم.

زایمان در گوسفند به سه مرحله تقسیم میگردد که خروج بره در مرحله دوم زایمان رخ میدهد ،سپس در مرحله سه زایمان در اثر انقباضات رحمی که شدت آنها از مرحله دوم کمتر است بقایای پرده های جنینی و جفت خارج میگردد.Lucia که ترشحات رحمی شامل موکوس ،خون،بقایای مایعات و پرده های جنینی وجفت و نیزبافتها ی مادری است پس از زایمان دفع میگرددکه خروج آن ناشی از انقباضات میومتر رحم است که این انقباضات ناشی ار آزادسازی پروستاگلندین در پس از زایمان می باشد.(f)


پس از زایمان رحم باید برای آبستنی بعدی آماده گردد.دوران پس از زایمان در گوسفند و تغییرات رحم در این دوره چندان مورد مطالعه قرار نگرفته است ومقالات چندانی در این باره منتشر نشده است.

جمع شدن رحم وبرگشتن آن به اندازه و عملکرد طبیعی در قبل از آبستنی بستگی به انقباضات رحمی،حذف عفونتهای باکتریایی، وبازسازی اندومتریوم رحم دارد.چین خوردگی وانقباضات سریع رحم در دوره ده روزه پس از زایمان با اندازه گیری طول ووزن رحم مشخص گردیده است طبق این سنجش برگشت کامل رحمی در مدت ۲۵ ۲۰ روز صورت می پذیرد.(a)،طبق نظر عده ای دیگر بازسازی اندومتر در روز ۳۰وبرگشت کامل رحم به وضعیت قبل از آبستنی در روز ۳۵ پس از زایمان صورت میگیرد.(i)

اغلب گوسفندان دارای تولید مثل فصلی هستند(از جمله نژاد قره گل)وشروع مجدد سیکلهای تخمدانی پس از زایمان تا فصل تولید مثلی آینده به تعویق خواهد افتاد، البته گزارشهای معتبری درباره فعالیت تخمدانی در چند روز تا دو هفته پس از زایمان وجود دارد که رشد فولیکولی معمول است اما فولیکولها آترزی شده واوولاسیون معمولا رخ نداده ویا همراه با یک فحلی خاموش است(a)اشکال در بلوغ فولیکولی و اوولاسیون شاید ناشی از کافی نبودن آزادسازی هورمون LH باشد که به سبب کمبود سنتز و ترشح هورمون GnRH است(Wright et al ۱۹۸۱) شروع اولین اوولاسیون پس از زایمان در میش به الگوی ضربانی(pulsative) ترشح LH ونیز افزایش جزئی در مقدار پروژسترون وابسته است.(f)

در طی زایمان بواسطه شل شدن فرج وباز شدن سرویکس طیف متنوعی از باکتریهای پاتوژن وغیر پاتوژن وارد رحم شده وحالت استریل محیط رحم را بر هم میزنند.خون، بقایای سلولی وبافتهای مرده کارانکولها، محیط مناسبی را جهت رشد باکتریها فراهم میاورند اما بواسطه چند مکانیسم دفاعی، رحم مدتی پس از زایمان مجددا حالت استریل پیدا میکند که این مکانیسمها عبارتند از:نفوذ گسترده لنفوسیتها به فضای رحم و فاگوسیتوز اجرام پاتوژن،آزادسازی فراوان پروستاگلندین در دو هفته آغازین پس از زایمان که که سبب انقباضات عضله رحم وخروج بقایای مایعات و پرده های جنینی از رحم ودر نتیجه کاهش بار میکروبی رحم می شود.میزان پروستاگلندین آزادشده در گوسفند به واسطه داشتن جفت نوع کوتیلودونی از سایر گونه ها مانند خوک و اسب بیشتر است. مکانیسم سوم ترشح استروژن از تخمدان قبل از اولین اوولاسیون است که سبب افزایش ایمنی رحم میشود.(f)

پس از زایمان دیواره رحم از نظر سیتولوژی نیز دچار تغییراتی میشود تا به وضعیت قبل از آبستنی برگردد. شروع این تغییرات حتی به قبل از زایمان برگشته وتغییرات دژنراتیو در هیالین بافت پیوندی در پایه چینهای اندومتریوم ودیواره عروق در سه روز قبل از زایمان آغاز میگردد(a)پس از زایمان وجداشدن جفت، دژنرسانس هیالن در بافت کارانکولها با سرعت بیشتری صورت میگیرد،که نکروز لایه های سطحی کارانکلها رخ داده ودر روز چهارم پس از زایمان بیشتر این لایه های سطحی اتولیز شده اند که منجر به رنگ قهوه ای تیره یا سیاه ترشحات Luciaمیگردد(a)در روز ۱۶پس از زایمان(a)ویا روز۱۷ (g) تمام لایه های سطحی کارانکولها نکروز شده وپلاکهای قهوه ای بافت نکروزه در فضای رحم آزاد میشود.ساخت مجدد اپیتلیال کامل بنا به نظرArthur در روز۲۸وطبق مطالعه Krajnicakavaدر روز ۳۴ پس از زایمان صورت میگیرد.در طول این دوره سلولهای اویداکت نیز از نظر مورفولوژی چندین بار تغییر میکنند.(c) مطالعات انجام شده بر روی سوابهای واژن نیز تغییر شکل سلولهای آن را در این نشان داده است(h) طبق مطالعات Doboszynska تغییر شکل اندومتریوم تا روز۱۲پس از زایمان به تعویق افتاده که در همین زمان تغییرات دژنراتیو اپیتلیوم سطحی و غده ای پایان میپذیرد.تغییرات در عضله طولی دیواره رحم نیز در روز۶ودر عضله حلقوی در روز ۱۰پایان می یابد.

از سونوگرافی نیز جهت بررسی تغییرات رحم وتخمدانها در دوران پس از زایمان استفاده شده است که به دو صورت انجام میگردد: abdominalTransوTrans rectal با استفاده از سونوگرافی، تغییرات اندازه رحم وبرگشت آن به اندازه طبیعی بطور دقیق بررسی شده و فرمولی جهت تعیین میزان برگشت رحم ارائه گریده است.بر طبق این تحقیقات سونوگرافی روش مناسبی جهت کنترل برگشت رحمی وتشخیص آسیبهای پاتولوژیک رحمی می باشد.با این روش می توان رشد فولیکولها بر روی تخمدانها را نیز تشخیص داد.(e)

در نهایت آنکه تغییرات رحم در دوران پس از زایمان بواسطه آنکه سبب آماده شدن رحم برای آیستنی مجدد وتولید بره در دوره بعد میگردد شایان اهمیت فراوان است که متاسفانه تابحال آنگونه که شایسته است به آن پرداخته نشده است.

منبع

http://jesmaeli.persianblog.com

اداره کردن ميش‌ها در دوران آبستنى (Gestation Management)
معمولاً حدود ۶ هفته پس از رها کردن قوچ در گله، بيشتر ميش‌ها جفتگيرى کرده‌اند. قوچ در حدود ۸ هفته در گله نگهدارى مى‌شود و سپس قوچ را از گله خارج مى‌کنند. براى شناسائى و تقسيم‌بندى ميش‌ها براساس تاريخ آبستنى‌ آنها و راحت‌تر و بهتر اداره کردن گله، ميش‌ها را براساس اينکه در سه هفته اول، دوم و يا مراحل آخر آبستن شده‌اند، علامت‌گذارى مى‌کنند.
بايد به ميش‌هاى آبستن فرصت ورزش کردن داده بشود؛ تغذيهٔ ميش‌ها دورتر از محل نگهدارى آنها سبب مى‌شود که حيوان اجباراً ورزش بکند.
ميش‌هاى خيلى چاق يا آنهائى که بيش از يک جنين آبستن هستند، استعداد زيادى به امراض آبستنى دارند؛ توصيه مى‌شود چند هفته قبل از زايش پشم ميش‌ها چيده بشود؛ پشم‌چينى قبل از زايش سبب افزايش بهداشت خود ميش و بره در هنگام زايمان مى‌شود؛ کثافت و آلودگى پشم‌ها کمتر خواهد بود؛ ميش‌ فضاى کمترى خواهد گرفت، بره به‌راحتى شير خواهد خورد؛ علائم زايش به‌خوبى و به‌راحتى قابل تشخيص بوده و احتمال آلودگى پستان کاهش خواهد يافت.
در موقع جابه‌جائى با ميش‌ها بايد به ملايمت رفتار شود، اگر در جابه‌جا کردن حيوان دقت نشود احتمال سقط جنين بيشتر خواهد شد. در مواردى که پشم‌چينى انجام نمى‌گيرد بايد پشم‌ها صاف و اصلاح بشود، هدف از اين عمل چيدن پشم اطراف پستان، بين دو پا و اطراف دستگاه تناسلى است. در ميش‌هائى که صورت از پشم پوشيده شده است بايد اطراف چشم‌ها را تميز کرد.
   اداره کردن ميش‌ها در موقع زايش (Lambing Management)
ميش‌هائى که زايمان آنها نزديک است بايد در محلى دور از گله اصلى نگهدارى شوند و تحت‌نظر قرار گيرند. اگر در موقع جفتگيري، ميش‌ها علامت‌گذارى شده باشند، تعيين تاريخ تقريبى زايش‌ها آسان خواهد بود. نگه‌دارى ميش‌‌هاى نزديک به زايمان در محل کوچک محصور در شب و بيرون آوردن آنها براى چرا در روز، کار متداولى است.
بزرگترين خطر در موقع زايش وجود برف، باران و بادهاى شديد است. اگر زايش‌ها در مرتع انجام مى‌گيرد، انتخاب قسمت مسطحى از مرتع که چند گوسفند در آن چرا نکرده باشد و علاوه بر اين در صورت امکان قبلاً از آن براى زايش استفاده نشده باشد بهتر است. در اين قبيل موارد قطعه‌اى انتخاب مى‌شود که داراى حفاظت طبيعى در مقابل باد بوده و علاوه بر اين توصيه مى‌شود از بادشکن‌هاى اضافى از ورقه‌هاى آهن و يا از بسته‌هاى کاه استفاده بشود. به‌طور ‌کلى محلى که براى زايش ميش در نظر گرفته مى‌شود بايد گرم، خشک و تميز باشد.
وسايل لازم در موقع زايمان عبارتند از: مادهٔ ضدعفونى‌کننده، قيچي، مقدارى يد، مقدارى طناب نازک و محکم براى کمک احتمالى به ميش در موقع زايش.
معمولاً در مراحل اوليهٔ زايمان، حيوان از بقيه جدا مى‌شود و در اکثر موارد بى‌قرار است، ميش بيش از حد معمول بع‌بع مى‌کند و سم به زمين مى‌کوبد و معمولاً حيوان روى زمين مى‌خوابد و به‌نظر مى‌رسد که درد دارد. در اکثر موارد زايمان، زايمان حيوان طبيعى است و احتياجى به کمک ندارد. در مواردى که حيوان احتياج به کمک داشته باشد مى‌توان سر و پاهاى جلوى بره را وقتى ميش زور مى‌زند به طرف خارج و پائين کشيد. شخص کمک‌کننده بايد قبل از کمک دست‌هاى خود را با مادهٔ ضد‌عفونى‌کنندهٔ شسته باشد.
بلافاصله، بعد از زايش با توجه به غريزهٔ طبيعى ميش معمولاً بره خود را ليس مى‌زند، ليسيدن بره سبب تحريک گردش خون در سطح پوست شده و در نتيجه به گرم شدن بره کمک مى‌کند.
بايد دقت کرد که برهٔ تازه متولد شده از شير اوليهٔ مادر يا ماک استفاده بکند. ارزش غذائى ماک ميش زياد است و حاوى مقدار زيادى پادتن است که بره را در مقابل بيمارى‌ها محافظت مى‌کند. اگر بره ضعيف است بايد کمک کرد تا شير بخورد در مورد ميش‌هائى که براى اولين بار زايمان مى‌کنند ممکن است لازم باشد آنها را نگاه داشت و يا حتى در مواردى که هوا سرد باشد ضرورى است براى گرم کردن بره از يک وسيلهٔ گرم‌کننده استفاده شود. بلافاصله بعد از زايش براى جلوگيرى از سرما خوردن، بره بايد خشک شود.
بعضى از ميش‌ها بره‌هاى خود را قبول نمى‌کنند، اين امر بيشتر در مورد ميش‌هاى جوان اتفاق مى‌افتد تا ميش‌هاى مسن، براى قبولاندن بره به ميش مى‌توان چشم ميش را بست يا پوزهٔ ميش را به بره و پوزه بره را به پستان ميش ماليد.
بعد از زايش بند ناف بره تا حدود ۴ سانتى‌متر به طرف شکم با استفاده از قيچى يا چاقوى تميز قطع بشود و با تنتوريد ضدعفونى بشود. اگر وضعيت گله يادداشت و عمل رکوردگيرى انجام مى‌گيرد بايد بره توزين شده و شماره گوش زده بشود. اگر ميش‌ها قبل از زايمان مايع کوبى نشده باشند، بايد بر عليه بيمارى‌هاى اسهال و آنتريوتوکسيمى پيشگيرى‌هاى لازم به عمل آيد.
پس از اينکه ميش و بره با يکديگر انس گرفتند و بره از شير مادر استفاده کرد؛ اگر جفت ميش افتاده باشد در صورت مساعد بودن هوا مى‌توان اجازه داد که ميش و بره با هم به چرا بروند.
   حذف کردن ميش‌ها و جايگزين نمودن ميش‌هاى جديد
پس از اينکه بره‌ها از شير گرفته شدند: ميش‌ها حذفى را بايد جدا کرد. ميش‌هائى که پستان بدى دارند، دندان‌هاى آنها شکسته است، پروپلاس رحم دارند، چاق هستند، ورم پستانى دارند و يا سخت‌زائى داشته‌اند، بايد از گله حذف شوند.
ميش‌هائى که براى جفتگيرى انتخاب مى‌شوند در حدود يک ماه قبل از رها کردن قوچ در گله شناسائى مى‌شوند. هدف از انتخاب ميش نگهدارى و پرورش ميشى است که پربار بوده و مادر خوبى باشد.
قدرت بارورى و يا قدرت توليدمثل (در صورت امکان دوقلو) تحت‌تأثير نژاد، و مديريت عمومى قرار دارد. قدرت بارورى ميش معمولاً برحسب بره‌زائى بيان مى‌شوند. درصد بره‌زائى رضايت‌بخش ۱۵۰ است، به اين معنى که يک گلهٔ ميش ۱۰۰ رأسى ۱۵۰ بره توليد بکند.
براى قضاوت دربارهٔ قدرت مادرى ميش، گوسفنددار بايد ارزيابى بکند که آيا ميش مورد انتخاب حداقل براى ۸ تا ۱۰ هفته به‌قدر کافى توانائى توليد شير دارد که برهٔ او قادر به رشد سريع باشد؛ براى به‌دست آوردن درصد معقولى از بره‌زائى توصيه مى‌شود که بره ميش‌ها را در سرتاسر تابستان به‌خوبى پرورش دهيد و اجازه بدهيد که در اواخر پائيز جفتگيرى بکنند.
در انتخاب ميش‌هاى پرورشى نکتهٔ مهم ديگرى که بايد درنظر گرفته شود، مربوط به سلامتى ميش‌‌ها است.
ميش‌ها بايد پاها و دهان سالم و پستان‌هاى خوبى داشته و اگر مسنتر هستند، سابقه بيمارى پستانى نداشته باشند. در مورد اصلاح نژاد ميش، مشخص شده است ميش‌هائى که خيلى زود و پس از ورود قوچ به گله جفتگيرى مى‌کنند، نسبت بالاترى دوقلوزائى دارند. گونه‌هاى مشخص از ميش‌ها در هر دورهٔ فحلى بيش از يک تخمک توليد مى‌کنند؛ در نتيجه دوقلوزائى بيشترى دارند. امروزه مشخص شده است دوقلوزائى تا اندازه‌اى ارثى است، در نتيجهٔ فراهم آوردن قوچ پربارى براى چنين ميش‌هائى نسبت درصد بره‌زائى در گله افزايش خواهد يافت.

درباره نویسنده:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

حاصل را به عدد وارد نمایید : * Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

فهرست مطالب

آمار بازدید

رتبه سایت

دیگشنری