آبان
۲۶
۱۳۹۲

رفتارشناسي اسب( قسمت دوم)

رفتارشناسی اسب

رفتار شناسي اسب: بنظر مي رسد گله هاي رميده و يا در حال چراي اسب نقاشي شده در دشت هاي دور دست ، آنچنان قرابتي با اسبهاي اهلي درون اصطبلها كه ايام را به خوردن ، كاركردن و يا چريدن در پادكها مي گذرانند را نداشته باشند . علي رغم اينكه تا چه اندازه اين اسبها اهلي و رام شده باشند، اعمال و رفتارشان را از اجداد وحشي خود به ارث برده و حفظ كرده اند .
اگر با اسب سر و كار داريم بايد بر رفتار او اشراف داشته باشيم تا از واكنش هاي او در قبال محرك هاي خاص آگاه بوده و زبان گوياي اندام او و اصوات هشدار دهنده اش را هم بدانيم . عمده دليل بر اين آگاهي ، ايمني است براي اجتناب از هر گونه خطر و يا آسيب احتمالي. ديگر ويژگي اين آگاهي حفظ سلامت جسم و روان اوست كه به موقع از بيماري و يا ناخشنودي او مطلع شده در پي رفع آن برآييم .

روش طبيعي زندگي اسب : امروزه گله هاي اندكي آنهم در دور افتاده ترين نقاط كره زمين به زندگي ادامه مي دهند . در اين روش زندگي طبيعي و آزادانه ، آنها چراگاهها ، سبزينه زارها ، بوته زارها را براي پيدا كردن آب و غذا درمي نوردند . زندگي در گله حافظ امنيت آنها است و اين گله را سيلمي برتر محافظت مي كند و احتمال خطر قريب الوقوع را هشدار مي دهد .
اسب وحشي بايد واكنش هاي سريعي داشته باشد تا بتواند به زندگي ادامه دهد . كره هاي نو زائيده شده بايد به سرعت سرپا بايستند تا اگر گله رميد ، آنرا همراهي كنند . اسب فقط به هنگامي كه گير مي افتد با لگد ؤ سر دست زدن و يا گاز گرفتن به دفاع بر مي خيزد. ضامن تنازع بقا در اسب شنوائي خوب ، ديد وسيع و سرعت در فرار به هنگام لزوم است .
هنوز هم بسياري از ويژگي هاي و غرايز اسب هاي وحشي در اهالي هاي امروزي به چشم مي خورد براي اطلاع از واكنش هاي خاص اسب بايد اين غرايز و ويژگي را بشناسيم .

وجوه تمايز – مشخصات: اسب داراي وجوه تمايز و مشخصاتي است كه بخشي از طبيعت او هستند . رفتار و روش متمايز زندگي اش او را از ساير موجودات متمايز مي كند .

اجتماعي بودن : اسبها به زندگي در كنار يكديگر و گاهي در كنار ديگر حيوانات نيازمندند. از زماني كه اسبها به وسيله شكارچيان شكر مي شدند. زندگي گله وار امنيت آنها را ضمانت مي كرده است چرا كه تعدد ، شانس بقاء را بيشتر كرده ، امنيت بخش بوده و فرار را تسريع مي كرده است .
ممكن است در اغلب اوقات اسبها را در حال نزاع و درگيري با يكديگر ببينيم . كه اين ناشي از خصيصه اجتماعي بودنش است و تنهائي او را خمود و كج خلق مي كند . اگر اسبي در محوطه اي محصور به تنهائي رها شود ، به وضوح ديده مي شود كه سرآسيمه و شيهه كشان به اين طرف و آن طرف دويده و حتي از نرده ها مي پرد تا خود را به ديگران و در كنارشان برساند . بعضي از اسبها از بودن در كنار حيواناتي مثل گاو و گوسفند هم راضي به نظر مي رسند ولي به ندرت تنهائي را دوست دارند .
اين خصيصه اجتماعي بودن ، گاهي موجب دردسر سواركاران سوار بر اسب هاي جوان و يا به خوبي تربيت نشده مي شود. ممكن است اسب ميل به سواري دادن نداشته و يا سوارآنچنان قاطع نباشد كه او را وادار به ترك گروه و يا خروج از محوطه اصطبل نمايد . از طرف ديگر ممكن است از اين خصيصه در جهت خواسته سوار بهره برداري كرد ، يعني جواني نه آنچنان مشتاق را سوار بر اسبي پير و آموخته به حركت در مسيري از مسابقه پرش واداشت .

پرسه زني : اسب ها در طبيعت به دنبال غذا از مرتعي به مرتع ديگر پرسه زده و چرا مي كنند. بيشتر اسب ها امروزه در حصارها نگهداري مي شوند ولي اين خصيصه را همچنان حفظ كرده اند. ممكن است اسبي در حال چريدن در محلي ناگهان به محل ديگري نقل مكان كند. نكته جالب ، غريزه ميل به منزل است كه در اسبهاي اهلي همچنان به قوت خود باقي است . چه بسا اتفاق افتاده كه اسبي رم كرده باسوار يا بدون سوار راهي منزل شده و حتي اگر سوار راه را گم كرده باشد اسب او را به طرف آن رهنمون كرده است . اسبها هميشه با شلنگهاي كشيده تري به طرف منزل حركت مي كنند.

چرنده: اسب چرنده ايست كه از هر نوع سبزينه اي تغذيه مي كند . او در 24 ساعت بين 16 تا 20 ساعت بطور پيوسته و كم كم مي چرد و زمان استراحتش كوتاه است . اين نحوه چراي كم كم ، پيوسته خوردن ناميده مي شود كه در اين صورت نحوه تغذيه اسبهاي اهلي كه علوفه مخصوص و در دفعات خاص چرانده مي شوند با اين غريزه متفاوت است .

ساز و كار دفاعي : بيشتر واكنشهاي اسبها بازتاب اين حقيقت است كه آنها قرباني شكارچيان بوده اند. وسيله دفاعي آنها به ترتيب اولويت فرار و سپس جنگ است. اولين واكنش فرار است و در صورت گير افتادن به لگد پراني ، جفتك اندازي و الاكلنگ و سردست زدن مي پردازند ، كه در اين حالت از ضربات دست همانند پا استفاده مي شود .

كنجكاوي: اسبها شديدا كنجكاوند و اغلب براي كشف غير معمول ها به اين طرف و آنطرف سر مي زنند ، از اين خصيصه مي توان براي به دام انداختن اسبهاي دست نيافتني در مزارع استفاده كرد .

قانون سلسله مراتب : به طريق اولي اسبها آزادي خواه نيستند و به همين دليل به هنگام زندگي آرام و در صورت هجوم دسته اي گرگ وقت را براي شور درباره فرار كردن يا نكردن تلف نمي كنند. در اين حالت به تبعيت از رهبري سيلمي قالب ، پا به فرار مي گذارند. اين سيلمي محافظ گله و راهنماي آنها به طرف آب و علوفه است . در بيشتر اوقات اين نقش رهبري را براي اسبهاي اهلي ، انسان عهده دار مي شود. در گله اسبهاي وحشي سيلمي و يا ماديان قالب عهده دار رهبري است كه اين رهبريت تحت قانون اطاعت از برتر يا سلسله مراتب قدرت صورت مي پذيرد و براي عهده دار شدن اين نقش قدرت و قاطعيت نقش اساسي ايفا مي كند .
قانون اطاعت از برتر يا سلسله مراتب برداشته شده از قانون حاكم بر جوامع ماكيان هاست كه با نوك زدن به يكديگر برتري خود را به رخ كشيده و ضعيف تر تسليم شده و تمكين مي كند.

تقليد: اسبها از يكديگر تقليد كرده و از همين طريق عادات بد از قبيل تيك و اين پا و آن پا كردن را فرا مي گيرند .

حافظه قوي: حافظه اسب به خصوص در مورد تنبيه ها دردناك بسيار قوي است . اگر در مقاطعي از طول عمر تربيتي با او بد رفتاري شود ، در شرايط مشابه او تبديل به موجودي ناخوشايند خواهد شد و بنابراين خوش رفتاري با او از همان بدو شروع به كار و نوجواني داراي اهميت بسزائي است .

فهرست صفات ويژه براي به خاطر سپاري: زندگي اجتماعي (گله) ، چرنده ، پرسه زن ، تقليد كننده ، كنجكاوي ، حافظه برتر ، فرار كننده و جنگنده ، تابع قانون اطاعت برتر .

غرايز: اسبها داراي رفتارهاي غريزي قوي اي هستند . اين غرايز ارثي اند ، كه بصورت بازتاب هاي احساسي به شرائط و عوامل تاثيرگذار تجلي مي كنند . اين بازتاب ها را مي توان در اندام يا بيني آنها مشاهده كرد.

ترس: در فضاي باز اسب ترسيده رم ميكند. او به سرعت به دور خود مي چرخد و بعد فرار مي كند . گاهي ديده مي شود كه پديده اي باعث فرار او شده او رميده و سپس بازگشته و به آن خيره شده است. اگر پديده آنچنان تهديد كننده نباشد . او با سر به پائين كشيده شده و فرنه كنان در حاليكه همچنان خود را آماده فرار كردن نگه مي دارد ، به موضوع نزديك مي شود .
در حال سواري ممكن است صدائي و يا حركتي ناگهاني اسب را به جهيدن به طرف مخالف آن وادارد كه اگر خطر ادامه داشته باشد ممكن است به سرعت چرخيده و رم كند.

در اصطبل اسب تا حد ممكن خود را از موضوع مورد ترس دور نگه مي كند و به گوشه اي از آن پناه مي برد. سر را بالا ميگيرد ، مورد ترسناك را با چشماني از حدقه درآمده و خيره مي نگرد ، پره هاي بيني باز شده و فرنه مي كند ، گوشهايش سيخ و جنبنده اند تا هر صدائي را با سرعت بشنوند. بدن خود را در امتداد موضوع ترسناك نگه داشته و تا مي تواند آن را بالا كشيده و عضلات خود را منقبض مي كند .

عصبيت : سر را بالا گرفته چشمان را از حدقه بيرون زده و هوشيارند. پره هاي بيني باز شده و فرنه مي كشد يا صدائي خرخر گونه از بيني خارج مي كند. گوشهاي سيخ ، جنبان و حساسند. اندام كشيده شده و منقيض آماده فرار. اسب ممكن است بلرزد ، رعشه بگيرد و يا عرق كند. ضربان قلبش تندتر مي شود و به تناوب پهن مي اندازد.

خشم: اسب عصباني سرش را كمي پائين مي گيرد . گوش ها را به عقب مي خواباند. گردن را به جلو مي كشد. چشمان تنگ مي شوند ، لب ها را براي نشان دادن دندان ها از هم باز مي كند. حالت پرخاش جويانه به خود مي گيرد و عقب خود را به طرفين مي چرخاند. ممكن است سعي كند لگد زده و يا گاز بگيرد.

درد: ضربات دردناك اسب را مي رماند . اگر گير بيافتد ، گردنش افراشته چشمان تنگ و ممكن است سردست زده لگد بزند و يا گاز بگيرد .
مهمترين بازتاب ضربه هاي دردناك ماندگاري و خاطره ناخوشايند آنست كه ممكن است نه فقط رم كند بلكه با الاكلنگ و يا سردست زدن سوار را به زمين بزند. الاكلنگ واكنشي است در قبال خطري از پشت ، كه ممكن است ناشي از پريدن گرگي درند بر پشت اسبي بوده باشد. الاكلنگ را مي توان نشاني از شادي يا هيجان هم دانست .

خوشنودي: اسب در اين حالت در آرامش كامل و راحت ، عضلاتش شل ، پوستش شفاف است . گوشهايش به آرامي در جستجوي صدا مي جنبند.

ناخشنودي : اسب در اين حالت در خود فرو رفته ، خمود ، بي روحيه ، بي حال است و يا برخوردي خصمانه دارد. سرش پائين ، چشمان بي حال و نگاه خسته ، گوشها افتاده و پوستش كدر است . ادامه اين حالت اسب را به ناهنجاري هاي درون اصطبل و يا پرخاش جوئي مبتلا مي كند.

توجه جلب شده: گردن كماني ، پره هاي دماغ گشاد ، گوشها جنبان ، بدون انقباض ، چشمان براق ، پوزه به جلو كشيده شده و كنجكاو .

هيجان زده : سر بالا گرفته مي شود ، تنفس تند ، پره هاي بيني باز و فرنه كنان ، گوشها سيخ و چشمان براقند. اسب ورجه ورجه كرده و احتمالا الاكلنگ مي كند ، بدن هوشيار ، دم سيخ و ممكن است عرق كند .

شرارت: گوشها به عقب ولي نه كاملا خوابيده ، چشمان تنگ با نگاههاي معني دار ، پره هاي دماغ بسته ، اسب ممكن است لگد گاوي و يا از عقب بزند .

بازيگوشي: ممكن است با دست زمين را بكند . به سرعت حركت كرده ، دويده شلنگاهيش كوتاه باشد و الاكلنگ كند كره ها بيشتر بازي مي كنند ولي اسبهاي مسن هم گاهي از بازيگوشي غافل نيستند.

هوشياري: گوشها سيخ و جنبان ، چشم ها شفاف و هشيار ، بدن بدون انقباض ولي آماده است .

نبرد بر سر قلمرو: ممكن است ، با گردن كشيده شده ، به پائين باشد و يا با گردن كماني به بالا نگه داشته شود. دندان ها ممكن است نمايان و لب ها تهديد كننده باشند ، گوشها كاملا به عقب خوابيده ، چشمها تنگ و تهديد كننده . بدن كشيده و تهديد كننده ، گاهي با دست زمين را مي كنند . يا عقب خود را به طرفين مي چرخانند و آماده لگد زدن هستند .

اصوات: صداي اسب مي تواند مبين احساسات دروني او و يا عملي باشد كه در شرف انجام آن است .

شيهه: براي دعوت اسب هاي ديگر و يا وسيله ايست براي جلب توجه ، اغلب اين صدا به هنگام جدا شدن كره از مادر شنيده مي شود .

شيهه ملايم : اين نوع صدا به هنگام هيجان و يا ايجاد تنشي شنيده مي شود .

هرهر: دعوت از اسبي در نزديك . اظهار آشنائي با شخص نزديك شونده و اظهار خوشحالي . به خصوص به هنگام دادن خوراك لذيذ.

صداي خارج شده از دماغ: نشان دهنده هيجان ، خوشحالي است . ممكن است به عنوان اولين علائم ترس هم شنيده شود و يا اسب خواسته باشد دماغ خود را تميز كند .

شيهه جيغ مانند: نشان دهنده خشم ، پرخاش جوئي ، ترس و درد است .

فرنه: به هنگام تعيين قلمرو و بو كردن پهن به گوش مي رسد.

Below: نسق گيري ، معمولا به هنگام درگيري سيلمي ها شنيده مي شود.

جيغ: صداي ماديان به هنگام فحلي و كره ها به هنگام بازي است و ممكن است مادياني به هنگام تنبيه كره اش هم اين صدا را خارج كند .

آه: صدائي كه مي تواند نشان دهنده رضايت كامل و يا خستگي باشد .
سواركاران ، پرستاران و اسبداران پس از مدتي كه با اسب سر و كار داشته باشند با اين صداها به خوبي آشنا شده و آن را به عنوان زبان و بيان اسب تلقي مي كنند . به عنوان مثال مراقبي با شنيدن صداي جيغ از داخل پادوك اطمينان پيدا مي كند كه درگيري اتفاق افتاده است .

چگونه با اسب رفتار کنیم ؟

اصول كلي رفتار با اسب:رفتار خوش ، ارتباط و انضباط اصول ، خوش رفتاري ، ارتباط و انضباط ، به همان اندازه كه در رفتار انسان با ديگر انسانها داراي اهميت است درمورد رفتار با اسب نيز داراي جايگاه خاص خود مي باشد

خوش رفتاري:همانگونه كه بازتاب رفتاري انسان ها نمودار تربيت آنها ست رفتار اسب ها نيز نشان دهنده نوع تربيت آنهاست . اسب ها به طور كلي نه فقط به پرستارشان وابسته هستند بلكه نسبت به رفتار و خصوصيات اخلاقي پرستار ، مراقب يا سواركارشان نيز از خود حساسيت نشان مي دهند.
به عنوان مثال ، مالك يا مراقب يا سواركار بد اخلاق اسبي شرور تحويل مي دهد كه بد نام شده و طالب همانگونه رفتار است .

اسب براي خوش رفتاري بايد آموزش داده شود و ساده ترين اين آموزش ها عبارتند از :آرامش كامل به هنگام تيمار ، بلند كردن دست و پاها با آرامش براي نظافت و اگر سوار خواست سوار شود ، ايست و بي حركت ماندن پس از استقرار كامل سوار روي زين و به فرمان او حركت كند . هر آنكس كه با اسب سرو كار دارد بايد خود بياموزد كه چگونه خوش رفتاري را به اسب آموزش دهد .

ارتباط:آنهائي كه با اسب سرو كار دارند بايد بياموزند كه در امر آموزش مثبت بوده و كارشان تداوم داشته باشد اگر خواسته هاي آموزش دهنده مبهم و متغيير باشد اسب به سرعت سردرگم مي شود . بنابر اين لازم است بدانيم كه چه نكته اي را چگونه بياموزيم و اين امكان پذير نيست مگر روش صحيح كار با اسب را آموخته و به هنگام كار با او كاملا متكي به نفس باشيم .

انضباط و تشويق:به هنگام كار با اسب انضباط اهميت خاصي دارد . اگر حركتي غلط را اصلاح كرده و حركت صحيح را پاداش بدهيم ، اسب به زودي در مي يابد كه كدامين حركت ها صحيح است و سعي در تداوم آنها خواهد داشت . به اين نحو اسبي خوش رفتار خواهيد داشت كه به داشتن او افتخار مي كنيد و نتيجه اش زندگي بهتر براي اسب است . اسب نيازمند پرستاري مسئولانه و مهربانانه همراه با قاطعيت است تا نظم پذير شود .
اين موجودات وحشي ، علي رغم اينكه هزاران سال است كه اهلي شده و تحت تربيت قرار گرفته اند ، همچنان غرايز اجدادي خود را حفظ كرده اند. اسب نه فقط مي تواند تو سري خور و عصبي با شد بلكه مي تواند به موجودي كاملا شرور و موذي تبديل شود . چه بسا كه پي آمد نگهداري و تربيت غلط و عدم انضباط واكنش هاي خطرناكي باشد .
اسب نبايد اجازه داشته باشد رفتار غلط را ادامه دهد كه در اين صورت به سرعت چگونگي تداوم آن را آموخته و آنرا جزو عادات خود قرار مي دهد .
حركت غلط اسب يابد قاطعانه و با صدائي كمي بلند سرزنش شود . اغلب اين روش موثر مي افتد ، ايجاد كمي تفاوت در صدا و قاطعانه بيان شدن آن كافي به نظر مي رسد . اگر تربيت كننده اي به طور دائم بر سر اسبش فرياد بكشد فقط او را ناراحت كرده و خودش هم به نظر مي رسد احمق و يا بد اخلاق باشد . خلاصه اينكه سرزنش مداوم بيهوده است و اسب به صداي بلند خو گرفته و برايش عادت مي شود .
اگر صداي قاطع و كمي بلند موثر نيافتد ، ضربه هاي كف دست روي گردن ، كپل و در صورتي كه گاز مي گيرد روه پوزه لازم است. تنبيه بايد بلافاصله باشد تا اسب دريابد كه از او چه مي خواهند .
به محض اينكه اسب درسش را آموخت دادن پاداش واجب مي شود كه مي تواند ضربه هاي ملايم كف دست روي گردن ، صدائي مهربان و يا حبه اي قند باشد .در اين صورت او پي مي برد كه پي آمد رفتار صحيحش خوش رفتاري است . اسبها موجوداتي دوست داشتني هستند كه براحتي با انسان دوست شده و خوش رفتاري اعتماد آنها را جلب كرده و متكي به نفس مي شوند و خوش رفتارتر شده و به موجوداتي دوست داشتني تبديل مي شوند .
روان اسب ها در كره گي نسبتا پاك است و رفتار آنها در آينده پي آمد چگونگي خوش و يا بد رفتاري آنها در طول دوران نگهداري آنها است .

چگونگي رفتار با اسب :همانگونه كه گفته شد ، اين روش هدفش استحكام پايه هاي ايمني است ولي در اين مقوله و ضمائم آن هدف روش برخورد ، كار كردن با اسب و نحوه رفتار با اوست .
اسب موجودي زنده داراي صفات ويژه و غرايزي است كه بر روي واكنش ها اثر مي گذارد . اسب ها همانند انسانها رابطه علت و معلولي برقرار نكرده و منطق خاصي حاكم بر رفتارشان نيست . از آنجا كه اسب از ابتدا شكار بوده نه شكارچي زمينه هاي رشد غرايز و احساسات آنها بيشتر در سمت مظلوم واقع شدن بوده است تا موجودي مهاجم .
هنوز هم بيشتر سازه كارهاي اسب دفاعي است كه اغلب در زمينه كار با اسب بازدهي مفيدي دارد. با اين وجود بايد به خاطر بسپاريم كه همواره رفتارهاي اسب غير قابل پيش بيني است كه امكان دارد به جراحت و يا مرگ منتهي شود . حتي در كنار اسب كاملا قابل اعتماد احتياط را از دست ندهيد .
نگهداري صحيح در توسعه شخصيت اسب از اهميت خاصي برخوردار است . به عنوان مثال اگر تنگ اسبي به ناگهان و يكباره سفت كشيده شود ، پوستش را به درد آورده و نمي تواند برگردد و به شما بگويد كه ببخشيد ، تنم درد گرفت ، او مي تواند دندان قروچه اي كرده و يا دست و پايش را بلند كند . روش ارتباطي او منحصر به تظاهرات اندامي اوست . اگر رفتاري خشونت آميز با او تداوم داشته باشد او نا اميد شده و قدرت خود براي جلوگيري و يا رفع آن استفاده خواهد كرد .

چگونگي نزديك شدن به اسب در اصطبل:مي بايست به صراحت گفت كه اسب درون اصطبل حالت به تله افتادن را دارد اگرچه نمي توان گفت كه همگي هم اين چنين برداشتي دارند ولي امكان دارد كه اسبي عصبي ، شرور و يا به شدت عصباني در چنين شرايطي واكنش از خود نشان دهد. حتي ممكن است اسبي بسيار خوش اخلاق هم به خصوص به هنگام خوراك دادن نخواهد كه خلوتش آشفته شود . همواره به آرامي از طرفين و سمتي كه فضا باز تر است به اسب نزديك شويد. فرياد كنان و دوان دوان و جست و خيز كنان به اسب نزديك شدن فقط او را سرآسيمه مي كند . به آرامي با اوصحبت كرده و ترجيحا نامش را صدا كنيد .
در نزديك شدن به اسب غريبه از حمله ناگهاني او بر حضر باشيد . خوشبختانه اين عمل از تعداد كمي اسب سر مي زند ولي بهتر است در برخورد با اسب غريبه نكات ايمني را رعايت كرد تا متاسف نشد . دست دراز كردن از روي درب اصطبل براي نوازش اسب برايش تعجب برانگيز است و ممكن است واكنش او نسبت به اين حركت حمله به طرف در و يا فرار به طرف ديگر اصطبل باشد .

number one
2007-Oct-05, 16:37
مقررات سوارکاری
كليات :
1- مسابقه پرش با اسب نوعي امتحان براي اسب و سواركار در شرايط مختلف در مسيري از موانع است كه در طي اين آزمون آزادي ، انرژي مهارت و اطاعت اسب و همچنين قدرت سواركار سنجيده مي شود .
2- در طي يك مسابقه ممکن است سواركار بخاطر ارتکاب خطاهاي مختلف ، جريمه شود . بنابراين بسته به نوع مسابقه سواركاري كه كمترين خطا و يا كمترين زمان و يا بيشترين امتياز را كسب کرده برنده مسابقه است.
3- منظور نهائي ، يكنواختي و استاندارد نمودن مسابقات پرش با اسب نيست بلکه ايجاد جاذبه و تنوع يكي از مهمترين عوامل در ايجاد علاقه براي سواركار و تماشاچي است .
4- با توجه به اين مطالب يکسان بودن شرايط مسابقه براي کليه شرکت کنندگان ضروري است و راه رسيدن به اين هدف تهيه و چاپ قوانين و اجراء دقيق آن در حين مسابقه مي باشد .
5- سن اسبهاي شركت كننده در بازيهاي المپيك ، قهرماني جهان حداقل 8 سال است . اسبهاي شركت كننده در كليه مسابقات بين المللي ديگر بايستي حداقل داراي 6 سال تمام باشند.

مانژهاي پرش با اسب : ميدان مسابقه پرش با اسب بايد محصور بوده و در هنگاميكه اسب داخل ميدان است بايد كليه وروديها و خروجي ها بسته باشند.

ميادين تمرين و مانع تمرين :
1-سواركاران تنها يكبار مجاز به آمدن به داخل مانژ مسابقه جهت بازديد مسير مسابقه هستند ( اين مسئله شامل باراژ نيزمي باشد ).
جازه ورود به ميدان جهت بازديد مسير توسط هيات داوران بوسيله تابلوي ( ميدان باز است )و يا بلندگوي عمومي به سواركاران اعلام مي گردد .
همچنين در مسابقات دو راندي كه راند دوم مسابقه متفاوت از راند اول است سواركاران مي توانند قبل از شروع راند دوم نيز مسير مسابقه را بازديد كنند.
2- برگزار كنندگان مسابقات در مانژهاي سرپوشيده در شرايط خاص بدليل محدوديت مکاني ممكن است اجازه تمرين در مانژ اصلي را بدهند .
3-در مواقعي كه ابعاد ميدان تمرين اجازه تمرين را ندهد يك مانع كه جزو مسير مسابقه نيست را مي توان در مانژ اصلي براي تمرين درنظر گرفت.
4- اين مانع مي تواند يك مانع عريض به ابعاد : 40/1 متر در ارتفاع و 60/1 متر در عرض و يا يک مانع عمومي به ارتفاع حداكثر 140 ( داراي پرچم قرمز و سفيد ) ياشد. شماره براي اين مانع گذاشته نمي شود . براي پريدن از اين مانع تنها دو بار مي توان سعي كرد و در صورت سعي بيشتر سواركار ممكن است جريمه نقدي يا محروم شود 5-سواركاران حق تلاش يا پرش از موانع مسابقه را درحين رژه قبل از مسابقه ندارند. انجام اين كار ممكن است جريمه نقدي و يا محروميت به همراه داشته باشد.
6- برنده مسابقه ممكن است براي مطبوعات يك مانع بپرد كه اين مانع نبايستي جزء موانع دور بعدي باشد .

پريدن بر خلاف جهت از اين مانع ممكن است موجب محروميت سواركار شود . براي پرش از اين مانع سواركار 90ثانيه وقت دارد كه اين وقت از لحظه زدن زنگ توسط داوران شروع مي شود . امتناع يا انداختن اين موانع بعنوان يك تلاش به حساب مي آيد . اگر انداختن همراه با امتناع باشد سواركار براي تلاش بعدي بايد منتظر تصحيح مانع شود ،( زمان نگه داشته خواهد شد) . هئيت داوران زنگ شروع مسابقه را پس از تلاشهاي سوار كار براي پرش از اين مانع يا اتمام 90 ثانيه بصدا در مي آورند . پس از زده شدن زنگ سواركار تنها مي تواند يك بار براي پرش از اين مانع سعي كرده و در حدفاصل 45 ثانيه مسابقه اصلي را شروع كند .

زنگ :
1-زنگ ابزاري است جهت برقراري ارتباط با شركت كنندگان و مسئول بصدا درآوردن آن يكي از اعضاء هيئت داوران است .زنگ در موارد زير کاربرد دارد :
1-1- جهت اعلام باز بودن مانژ جهت بازديد از مسير مسابقه .
2-1-اعلام اجازه شروع مسابقه به سواركار پس از زدن زنگ که سواركار بايستي خط شروع را در جهت درست ظرف مدت 45 ثانيه قطع كند . سيستم زمانگيري اتوماتيك شمارش معكوس 45 ثانيه را روي صفحه نتايج نشان مي دهد ،‌بطوري كه براي سواركاران به وضوح قابل مشاهده باشد اگر سواركار ظرف مدت 45 ثانيه مسابقه را شروع نكند زمان مسابقه وي پس از 45 ثانيه شروع خواهد شد . زمين خوردن و كليه نافرماني ها طي فاصله زدن زنگ و شروع مسابقه خطا محسوب نمي شود و lدر فاصله زماني 45 ثانيه داوران مي توانند در موارد بروز برخي از مسائل زمان را نگه دارند .
3-1- بمنظور متوقف کردن سواركار در حين مسابقه( به هر دليلي ) و يا اجازه براي ادامه آن .
4-1- اعلام اجازه ادامه دادن مسابقه به سواركاري كه مانع آن پس از امتناع افتاده است و همچنين پس از تصحيح مانع و يا آماده بودن مسير.
5-1-اعلام دستور اخراج يك سواركار به وسيله به صدا درآوردن ممتد و يا تكراري زنگ .

2-اگر سواركار به زنگ داوران توجه نكند ممكن است بنا به نظر داوران اخراج شود .

3- اگر پس از وقفه زماني قبل از زدن زنگ سعي در پرش از مانع نموده و يا از مانع بپرد اخراج مي شود .
1-3- مسئوليت ماندن در نزديكي موانع قبل از زدن زنگ مجدد با سواركار است .
2-3- اين وظيفه داوران است كه زنگ مجدد را در لحظه اي بزند كه سواركار در موقعيت خوبي قرار دارد .
3-3- پس از نگه داشتن زمان به هر دليلي سواركار بايست تا ايجاد شرايط مناسب جهت ادامه مسير در نزديكي مانع مذكور باقي بماند و هيات داوران نيز بايد زنك را در لحظه اي به صدار درآورند كه سواركار موقعيت مناسبي نسبت به مانع داشته باشد ( يعني سواركار در نزديكي مانعي كه نسبت به آن امتناع كرده و يا آن را انداخته است قرار نداشته باشد) . هيات داوران وظيفه اي ندارد كه زمان را در شرايط مناسب به نفع سواركار باز نمايند لذا با زدن زنگ زمان نيز باز خواهد شد .

مسير مسابقه و اندازه گيري :
1 -مسير مسابقه خط سيري است كه سواركار از دروازه شروع تا دروازه پايان طي ميكند ، اين مسير بايستي با دقت تمام بخصوص در محل گردشها اندازه گيري شود ( خط سير طبيعي كه اسب طي مي کند. از مركز موانع است ).
2- در مسابقات مهم هيات داوران بايد به همراه طراح مسير و يا در صورت امكان با ناظر فني مسابقه مسير را مجددا اندازه گيري کنند و در اين صورت هيچ گونه تغييري در زمان مجاز جايز نمي باشد .
3-در صورتي كه هيات داوران تشخيص دهد كه خطائي در اندازه گيري مسير مسابقه (پس از پرش سه نفر كه مسير را بدون نافرماني و يا افتادن طي نموده اند ) رخ داده است مي توانند مسير مسابقه را مجددا اندازه گيري نموده و مجددا زمان مجاز جديدي را اعلام کنند و زمان نفرات قبلي نيز مي بايست با زمان جديد تصحيح و محاسبه شود.
4- اگر شرايط زمين و آب و هوا مناسب باشد هيات داوران مي توانند پيش از شروع مسابقه سرعت مسابقه را تغيير دهند .
5- كل طول مسير مسابقه نبايستي از 60 برابر تعداد موانع بيشتر باشد .
6- فاصله خط شروع تا مانع اول و خط پايان تا مانع آخر بين 6 تا حداكثر 15 متر است و اين دو خط بايستي با پرچم هاي قرمز و سفيد و حروف S (شروع) و F (پايان) مشخص شده باشند .

نقشه مسير:

1- يك نقشه از مسير مسابقه كه در آن كليه اطلاعات دقيق مسير نشان داده شده است مي بايستي حداقل نيم ساعت قبل از شروع مسابقه در نزديكي ميدان تمرين نصب و همچنين يك نسخه نيز به هيات داوران تسليم شود .

2- شماره موانع به ترتيب عبور از آنها مي بايست در کنار موانع نصب شوند .
3- موانع متوالي که داراي يك شماره تكراري هستند با حروف c , b , a که در كنار آن قرار دارد ( مانند ( 8a , 8b , 8c ) مشخص مي شوند.

4- موارد زير بايد در نقشه مسير مسابقه مشخص شوند :
1-4- خط شروع و پايان .
2-4-محدوده قرارگيري موانع ، نوع موانع ( عمودي – اكسر – تريپل بار) ، شماره موانع .
3-4- نقاط چرخش اجباري .
4-4- خط سير سواركار را مي توان با يكسري خطوط شكسته نشان داد . ضمنا مسيرهاي اجباري نيز بايد با خطوط توپر مشخص شوند .
5-4- جدول داوري مورد استفاده .
6-4- موانع ، طول مسير ، زمان مجاز و محدود و يا زمان ثابت برخي از مسابقات مخصوص .
7-4- نوع موانع متوالي ( باز – بسته – نيمه باز ) .
8-4- كليه تغييرات و يا تصحيحات هيئت داوران در مورد مسير .

تغييرات در مسير مسابقه :
1- اگر شرايط طوري ايجاب كند كه پس از نصب نقشه مسير تغييري در مسير بوجود آيد ، اين تغيير بايد فقط با نظر هيات داروان انجام شود و به اطلاع كليه سواركاران شركت كننده و سرپرست تيم ها در مسابقه برسد .
2- اگر به دليل شرايط بد جوي ، نور و يا غيره متوقف کردن مسابقه ضروري باشد پس از شروع مجدد بايستي مسير و موانع به همان شكل اوليه خود باشند و مسابقه نيز از همان نقطه اي كه متوقف شده است مجددا شروع شود .
3- در موارد خاص مانند خرابي زمين مانژ و يا ………. بنا به تشخيص هيات داوران ممکن است محل يكي از موانع كمي تغيير کند .
در مورد موانعي كه امكان تغيير محل آن وجود ندارد مانند مانع آب ثابت ممكن است آن مانع از مسير مسابقه حذف شود. لذا كليه خطاي انجام شده روي آن مانع براي سواركاران قبلي نيز در نظر گرفته نخواهد شد .
( خطاي اخراج و خطاي زماني به حساب سواركاران گذاشته خواهد شد) .
4- در صورتي كه ضروري باشد زمان مجاز و محدود مسابقه پس از اعمال تغيير محل يا حذف مانع مجدد محاسبه خواهد شد .

درباره نویسنده:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

حاصل را به عدد وارد نمایید : * Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

فهرست مطالب

آمار بازدید

رتبه سایت

دیگشنری